استان گیلان
.
سال تحصیلی:92-93
استان گیلان، از استانهای شمالی ایران است.
دربارهٔ نام گیلان و معانی واژهٔ گیل، نظرات متفاوتی ابراز شدهاست.
لغتنامه دهخدا، واژهٔ گیلان را برگرفته از «گیل»، بهاضافهٔ پسوند مکان «ان»، به معنای محل سکونت گیلها دانسته و افزودهاست که صورت این واژه در زبان پهلوی، گِیلان (Gelan) و نزد یونانیها گِلای (Gelae) بودهاست.
این استان، دارای مرز بینالمللی از طریق آستارا با جمهوری آذربایجان است که از شمال به کاسپین و کشور آذربایجان، از غرب به استان اردبیل، از جنوب به استان زنجان و قزوین و از شرق به استان مازندران محدود میشود.
مساحت گیلان ۱۴٬۰۴۴ کیلومترمربع و جمعیت آن طبق سرشماری ۱۳۹۱، ۲،۴۸۰٬۸۷۴ نفر است.
گیلان دهمین استان پرجمعیت و بیست و هشتمین استان وسیع ایران است.
تراکم جمعیت در این استان با ۱۷۷ نفر در هر کیلومترمربع جایگاه سوم را در ایران دارد. کلانشهر رشت با داشتن ۴۶ درصد جمعیت کل استان، مرکز و پرجمعیتترین شهر استان گیلان و دوازدهمین شهر پرجمعیت ایران و پرجمعیتترین شهر سه استان ایران در ساحل دریای خزر است.
از دیگر شهرهای پرجمعیت این استان میتوان به ترتیب به شهرهای بندر انزلی، مهمترین بندر ایرانی در حاشیه دریای خزر، لاهیجان، تالش، لنگرود، رودسر، بندر آستارا، فومن و اشاره کرد.
طبیعت گیلان، پوشیده از جنگل و دارای آب و هوای معتدل و مرطوب است. این استان شامل مناطق سرسبز شمال غربی رشتهکوه البرز و بخش غربی کرانههای جنوبی دریای خزر است.
استان گیلان از سال ۱۳۴۴ در تقسیمات کشوری ایران به عنوان استان مستقل وارد شد. این منطقه پیش از آن ولایت گیلان و استان یکم خوانده میشد.
گیلان |
|
مرکز |
|
مساحت |
۱۴٬۰۴۴ کیلومتر مربع کیلومترمربع |
جمعیت (سرشماری ۱۳۹۰) |
۲٬۴۸۰٬۸۷۴[۱] نفر |
۱۷۷ نفر در هر کیلومتر مربع |
زمینشناسی
گیلان انتهای غربی رشته کوه البرز و بخش غربی جلگههای حاشیه دریای خزر ایران را دربر میگیرد. دره عرضی عمیق سفیدرود بین منجیل و امامزاده هاشم کمربند کوهستانی را قطع میکند. در شمال غرب، ارتفاعات تالش به صورت حوضهای پیوسته امتداد دارند و گیلان را از آذربایجان جدا میکنند.
جز در انتهای شمالی در حیران واقع در انتهای دره آستاراچای که از ارتفاع ۱۶۰۰ متر فراتر نمیرود، ارتفاع همه آن مناطق بالای ۲۰۰۰ متر است و سه قله بالای ۳۰۰۰ متر بغرو داغ (۳۱۹۷ متر)، عجم داغ (۳۰۰۹ متر) و شاه معلم یا ماسوله داغ (۳۰۵۰ متر) دارد. در بخش شرقی و شمال شرقی آنها جریانهایی موازی به پایین به سوی دریا جریان دارد که منجر به الگویی شانهایشکل میشود.
البرز غربی خود در شرق دره سفیدرود پهنتر و پرپیچوخمتر است و سه دامنه موازی دارد؛ نماینده جنوبیترین و پستترینشان در گیلان آسمانسرا کوه (۲۳۷۵ متر) در منطقه عمارلو ست؛ دامنه متوسط پیوستهتر است؛ از کوه درفک (۲۷۳۳ متر) تا کرم کوه (۳۳۸۹ متر) ادامه دارد، درحالی که دره عرضی پلرود کلاچای مشخصاً دامنه شمالی را به ناتشکوه (۲۳۸۷ متر) و کوه سمام یا سماموس (۳۶۸۹ متر) که بلندترین نقطه گیلان است تقسیم میکند. همه این کوهها ساختار زمینشناسی و تاریخ زمینساختی بسیار پیچیدهای دارند که آنها را به مجموعه ساختاری مرکز ایران مربوط میکند. لرزهخیزی بالا گواه فعال بودن فرایند کوهسازی ست، زلزله ۳۱ خرداد ۱۳۶۹، دو شهر منجیل و رودبار را تقریباً ویران کرد و حدود چهل هزار نفر را کشت و صدها روستا را تخریب کرد.
بیش از ۴۰ رودخانه در گیلان جریان دارند که مهمترین آنها سفیدرود است. دیگر رودهای مهم گیلان آستاراچای، کرگانرود، اسالم، دیناچال، شیوهرود، عملکنده، وزیرکنده، حسنکیاده، دهکا، رود چمخاله، کیانرود و پیلهرود هستند.
گرچه همه این کوهها مساحت بیشتری از جلگهها دارند، ولی جلگهها مهمترین ویژگی خاص استان هستند و واژه گیلان هم اغلب به مناطق جلگهای یا خصوصاً به جلگه مرکزی اطلاق میشدهاست.
این متوازیالاضلاع کمارتفاع، با پهنای ۳۵ کیلومتر و طول ۹۰ کیلومتر، ناهمگن بوده قابل تقسیم به دو بخش اصلی است: دلتای سفیدرود در شرق و جلگه فومن در غرب. اولی تماماً توسط سفیدرود، رودی با دبی بالا (۴۵۰ میلیون متر مکعب به طور میانگین) و محتوای آبرفتی بالا ایجاد شدهاست. در بالای رود محتوای آبرفتی قدیمی غلیظ وجود دارد، ولی در پایین آن، شمال آستانه، رود اغلب دارای لای و گل میشود، و مسیرش از مسیر سابق شمال شرقیش که در زاویه برجسته دشت در دستک به دریا میپیوست عوض کرده و در حال حاضر به سوی شمال جریان یافته و دلتای زنده کوچکتری هنگام پیش رفتن به دریا بین زیباکنار و بندر کیاشهر میسازد.
جلگه فومنات در غرب رسوبات آبرفتی دریایی و خطوط شنی ساحلی را با رسوبات فراوان ناشی از رودخانههای پرشمار سرازیر از ارتفاعات تالش میآمیزند. آنها مستقیماً به دریا نمیرسند، بلکه در تالاب انزلی یا یک خروجی به دریا جمع میشوند از لای ساحل شنی خط ساحلی جمع میشوند تالاب در نتیجه رسوبگذاری مستمراً در حال کوچک شدن و پست شدن بودهاست.
در مقابل، جریانات شمال تالش و شرق گیلان که حتی از پلرود هم پرآبترند به اندازه کافی برای خنثی کردن عمل جریان ساحلی رونده بسوی شرق آبرفت نمیآورند، و نمیتوانند جز یک روبان باریک منطقه کمارتفاع تنها با پهنای چند کیلومتر بین آستارا و سفیدرود و در شرق قاسم آباد با پهنای حدود ۱۰ کیلومتر در دهانه پلرود پیرامون کلاچای بسازند.
آب و هوا
مناطق کمارتفاع ساحل دریای خزر به دلیل وضعیت توپوگرافیکشان، دارای نوعی بسیار ویژه از آب و هوای هیرکانی هستند.
کل استان گیلان متعلق به این منطقهٔ به طور خاص مرطوب و سبز است: جریانات جوی غالب شمالی-جنوبی، بر فراز دریا مرطوب شده، توسط مانع قوی البرز مجبور به بالارفتن شدید میشوند و نتیجتاً در همه سال به فراوانی بر جلگه و کوهپایه شمال غربی رشته کوه میبارند. نظام بارش در پاییز (سپتامبر تا دسامبر) وقتی که ناپایداری جوی در بالاترین نقطه خود است حداکثر شدیدی نشان میدهد، در زمستان و اوایل بهار متوسط است، در مه تا اوت کمترین مقدار را دارد (ولی عموماً به حد کافی زیاد هست تا بالاتر از حد ماههای خشک بماند).
بارندگی متوسط سالانه بین ۱۲۰۰ تا ۱۸۰۰ میلیمتر در طول خط ساحلی متغیر است (۱۲۳۳ در آستارا، ۱۷۵۵ در انزلی)، در گوشه جنوب غربی جلگه به سوی یک منطقه شبه مرطوب کاهش مییابد (۱۰۸۶ در فومن و ۸۵۵ در شاندرمن)، و در بخش پستتر کوهها دوباره به مقادیر خیلی زیاد تا ۱۵۰۰-۱۸۰۰ میلیمتر (۲۴۰۰ میلیمتر در دره بالای ماسال) میرسد. در طول دره سفیدرود، که هر بعدازظهر تابستانی باد شدید شمالی منجیل آن بر آن میوزد، کاهشی شدید منجر به منطقه شبهخشک مدیترانهای مانند رودبار و منجیل میشود.
گونههای گیاهی و جانوری
دلیل پوشش گیاهی غنی گیلان ممتاز بودن اقلیم آن است. ناحیه رویشی هیرکانی مانند یک نوار سبز، حاشیه جنوبی دریای خزر و نیمرخ شمالی رشته کوه البرز را پوشاندهاست.
این ناحیه رویشی به خاطر حاصلخیزی خاک، تغییرات دما و بارندگیهای متعدد، حاوی گونههای گیاهی زیادی است. جنگلهای این ناحیه به صورت نسلی دستنخورده و سالم، کمربندی از درختان خزانکننده دوران سوم زمینشناسی را تشکیل میدهند.
این جنگلها که از آن به نامهای جنگلهای مرطوب و یا خزری یاد میشود ارزشهای زیستمحیطی و اقتصادی زیادی دارند و در زمره میراث طبیعی جهانی محسوب میشوند.
این ناحیه بخشی از ناحیه رویشی اکسین - هیرکانی است که این ناحیه خود درون منطقه ارو-سیبری است. بعضی گونههای ناحیه اکسین-هیرکانی چون درخت آزاد بازمانده گونه های گیاهی فلورا ترشری هستند که پس از دوره های سرمای کواترنری جز در این منطقه در دیگر نقاط نابود شدند.
این ناحیه نسبت به مناطق ارو-سیبری و حتی ناحیه رویشی اکسین - هیرکانی ویژگیهای خاصی دارد: مخروطیان تقریباً وجود ندارند، سرخدار تنک و تعداد زیادی از گونههای بومی که بازمانده گونههای گیاهی آرکو-ترشری هستندوجود دارند.
بر حسب ارتفاع سه سطح جنگل قابل تمایزند: جنگلهای مخلوط هیرکانی، جنگلهای راش کوهی، و جنگلهای بلوط بلند کوهی و جنگلهای ممرز.
جنگل هیرکانی که زمانی جلگهها را میپوشاندند، اکنون بخش عظیمی از بخش اول کوهها تا ارتفاع ۱۰۰۰ متری را میپوشانند.
این جنگل لایه دار است و لایهای از درختان خیلی بلند مثل بلند مازو، درخت آزاد، و انجیلی و انواع رایجتر افرا و نارون؛ لایهای از درختان کوچکتر مثل لیلکی، کلهو، و شبخسب، شمشاد در نقاط سایه دار و همه انواع درختان میوه وحشی؛ و یک زیربوته با بتههایی مثل جل، خاس،خزه، تاک وحشی، پیچک، و دیگر گیاهان خزنده دارد. کوههای با ارتفاع متوسط، حوزهٔ راش شرقی بلند، به همراه بلوط، نمدار، افرا و نارون است.
سطح بالای کوهها بین ۱۸۰۰ تا ۲۲۰۰ متر باقیمانده دارای جنگل فقیرتر اوری و ممرز است.
مراتع قلهای اغلب جایگزین این جنگلهای بالاتر شدهاند، بعضی هایشان در نقاط بلند یا شیبهای سرپوشیده خصوصیات خشکی زی ویژه نشان میدهند.
به اصطلاح جزیرهٔ مدیترانهای پیرامون رودبار و منجیل به لحاظ پوشش گیاهی ویژهٔ طبیعی و کشاورزیش یعنی جنگلهای سرو بسیار تنک و درختان زیتونش انگشت نماست. سوسن چلچراغ در عمارلوی رودبار از گونههای منحصر به قرد گیلان است.
تالاب انزلی، به دلیل گیاهان، جانوران و مورفولوژی و شکل بستر، ارتباط با دریا و رژیم رودها دارای محیط زیستی ویژهاست.
گیاهان تالاب به سه دسته غوطه ور، گیاهان شناور و گیاهان حاشیهای تقسیم میشود. معروف ترین گیاه تالاب انزلی که شهرت جهانی دارد «لاله مردابی» است که تالاب را به این دلیل تالاب لاله مردابی میخوانند.
حواصیلها، اردک سانان، مرغابی سانان کشیم بزرگ، کشیم سیاه گردن، یلوه کوچک، کاکایی از پرندگان این تالابند که به دلیل تنوع زیستی بالا محلی مناسب برای مطالعه آنان است.
۹۴ گونه حمایت شده و در معرض خطر انقراض پرندگان در گیلان وجود دارد.
پوشش انبوه گیاهی گیلان زیستگاه گونههای وحشی چون پلنگ، آهو و بز کوهی بودهاست اما امروزه به دلیل گسترش سلاحهای غیرمجاز و افزیش شکار این گونهها تا مرز انقراض پیش رفتهاند.
گیلان یکی از مهم ترین زیستگاههای مرال یا گاو کوهی، یکی از سه گونه گوزن موجود در ایران و بزرگترین گونه آن، است که در جنگلهای مناطق کوهستانی زندگی میکند.
در چند سال اخیر با افزایش محیط بانی، تبلیغات و فرهنگ سازی مداوم از شیب کاهش جمعیت این گونه کاسته شدهاست.
دیگر گونه منحصر به فرد و کمیاب در گیلان، سمندر باله دار جنوبی است که اهمیت جهانی دارد.
اقتصاد
اقتصاد گیلان، بر پایه کشاورزی، دامداری، صیدماهی و پرورش زنبور عسل و کرم ابریشم استوار است.
مهمترین محصولات کشاورزی شامل برنج و چای میباشد، که در شهرهای مختلف گیلان، از جمله لاهیجان و رودسر کشت میشوند.
زیتون نیز از دیگر فرآوردههای زراعی است که کشت آن در شهرستان رودبار رایج است.
مراکز مهم صید ماهی عبارتند از بندر آستارا، بندر کیاشهر و بندرانزلی. مهمترین مراکز پرورش زنبور عسل عبارتند از اشکور بالا و پایین، عمارلو، دیلمان،آستارا و تالش. دامداری نیز در مناطق کوهپایهای انجام میشود. گندم و جو، بادام زمینی، توتون و فندق نیز از دیگر محصولات زراعی گیلان میباشند که هنوز نیز به صورت انبوه در نقاط مختلف استان کشت میشوند.
فعالیت تجاری با شبکه بسیار متراکم مراکز بازرگانی بسیار انبوه تر از داخل ایران است.
هر محله بفالی و قهوه خانه و بالاتر از این سطح اولیه هر واحد کوچک جغرافیایی بازاری دارد، که اغلب در کنار راههای اصلی است.
مهمترین ویژگی اصلی جلگه مرکز گیلان (همانند مازندران) شمار و رونق فعالیت بازارهای هفتگی ست.
مراکز شهری با دهها مغازه ساختار تجاری غنی تری دارند. تنها دوتایشان، لاهیجان در شرق و انزلی در غرب وزن جمعیتی و اقتصادی بیشتری دارند ولی به شدت زیر سایه رشت مرکز استان قرار دارند که بر زندگی شهری در گیلان سلطه دارد.
در دهههای اخیر با وجود رشد سریع جمعیت، نه تنها فعالیتهای اقتصادی در استان گیلان گسترش نیافتهاست بلکه با انقباض روبرو بوده و برخی از رشتههای مهم فعالیتی خود را نیز از دست دادهاست. دخالت دولت در کنترل قیمت برنج و چای از راه واردات موجب کاهش قیمت این محصولات در سطحی پایین از سطح عمومی قیمتها شد و اعمال این هزینه بر کشاورزان گیلان شد. این سیاستها موجب انتقال ارزش افزوده کشاورزان گیلانی به سایر مناطق کشور شد و خدمات بازرگانی و صنعتی وابسته به آن نظیر شالیکوبی نیز به تعطیلی کشانده شدند. عدم سیاستهای مناسب هم منجر به کاهش شدید تولید صنایع دستی شد. آمار دولتی بیکاری در گیلان ۱۴٫۵ درصد (ششم در ایران) است که تا ۲۵ درصد هم تخمین زده میشود. میزان بیکاری باسوادان بسیار بیشتر از بیکاری بی سوادان است.
صنعت
گیلان با تنها ۳۷٫۷ درصد جمعیت شهری به دلیل تراکم بسیار بالای جمعیت روستایی و سطح نسبتاً پایین صنعتی سازی یکی از شهری نشده ترین استانهای ایران است. گیلان تقریباً هیچ منبع معدنی مهمی ندارد و عمده صنایع اش محصولات کشاورزی را فراوری میکنند: کارخانههای برنجکوبی در همه جلگه، کارخانههای چای در لاهیجان ، لنگرود و فومنات، کارخانههای روغن پیرامون رودبار، کارخانههای فراوری ماهی و خاویار در انزلی، کارخانههای ابریشم، تنباکو و لبنیات در رشت پراکندهاند.
مجتمع عظیمی در میانه دهه ۱۹۷۰ برای بهره برداری از منابع طبیعی چوب جنگلهای انبوه غرب گیلان با نام چوکا در خلیفه آباد اسالم و یک کارخانه کاغذسازی در پونل علاوه بر چند کارخانه کوچکتر چوب بری در جنوب تالش و شرق گیلان وجود دارند.
جز این بخش مبتنی بر منابع منطقهای همه صنایع در رشت واقع شدهاند. شهرصنعتی رشت که با ۲۸۰ واحد صنعتی یکی از پنج شهر صنعتی بزرگ ایران است در ۱۲ کیلومتری جنوب رشت واقع شدهاست.
در زمینه تولید برق از منابع تجدیدپذیر، نیروگاههای بادی منطقه رودبار و منجیل از بزرگترین مزارع بادی ایران و خاورمیانه محسوب میشوند. در حال حاضر ظرفیت نیروگاه بادی این ناحیه به ۱۰۰٫۸ مگاوات رسیدهکه حدود دو دهم درصد از کل تولید برق ایران است.
کشاورزی
گیلان در زمینه تولید چای، زیتون، فندق و بادام زمینی مقام اول و به لحاظ تولید برنج مقام دوم در ایران را داراست.
محصول اصلی کشاورزی تاکنون برنج بودهاست.
تقریباً همه زمینهای قابل آبیاری شالیزارند (بیش از ۴۰ درصد مساحت جلگه).
برنجکاری در همه مناطق وجود دارد ولی در دلتای سفیدرورد بین لشت نشا و رشت و طالش دولاب شالیزار تقریباً تنها کشت موجود است.
۵۲ درصد اراضی کشاورزی گیلان به کشت برنج اختصاص دارد. تا سال ۱۳۶۱ شمسی گیلان بزرگترین تولید کننده برنج ایران بود و ۴۰ تا ۵۰ درصد تولید ملی را داشت ولی در این سال استان همجوار مازندران از آن پیشی گرفت. ۶۰ درصد تولید استان در ناحیه دلتای سفیدرود انجام میشود ولی در جلگههای حاشیهای غربی و شرقی تولید برنج با محصولات متنوع دیگری ترکیب شدهاست.
این میزان تولید در گیلان اخیراً رخ دادهاست. در ۱۹۱۱ رابینو نوشت: «گرچه برنج گیلان از مازندران و استرآباد بهتر است، دو تای آخری پایتخت و مرکز ایران را تامین میکنند.»
و چرچیل و ابوت گفتهاند که در میانه قرن نوزدهم گیلان مجبور بود برای تامین نیاز محلی خود از مازندران وارد کند. این مسأله دو دلیل اصلی داشت: اولاً زمینداران گیلان برای پاسخ به نیاز فزاینده بازارهای اروپایی اولویت را به نوغان داری میدادند و این تازه در ۱۸۶۰ بود که به علت نابودی کرمهای ابریشم توسط مرض پبرینکشاورزان به برنج روی آوردند؛ ثانیاً گیلان تا ابتدای قرن بیستم و احداث راه رشت-قزوین، که آن را به فلات ایران مرتبط کرد از بقیه کشور ایزوله بود. تهران به دلیل امکانات ارتباطی از آمل توسط مازندران تامین میشد.
مانند بسیاری از دیگر فعالیتها، تولید برنج در گیلان به دلیل نیاز بازار روسیه رونق گرفت.
کشت توت برای تغذیه کرم ابریشم که زمانی از برنج مهم تر بود قدیمی ترین فعالیت کشاورزی است و در خوشابر و گشت در غرب و در آستانه تا قاسم آباد در شرق در کوهپایهها انجام میشود.
امروزه گیلان اصلی ترین منطقه تولید ابریشم در ایران است، و ۸۰ درصد تولید ملی را که بین ۲۰۰ تا ۴۰۰ تن در سال میشود را در اختیار دارد. تیلمبار، محل نگهداری کرمهای ابریشم از مشخصههای معماری بومی گیلان است.
شرکت سهامی پرورش کرم ابریشم ایران در رشت واقع شدهاست.
اولین کارخانه فرآوری چای در ایران در ۱۳۱۱ در یک ایستگاه تحقیقاتی در لاهیجان تاسیس شد و انگیزهای برای کشت این گیاه ایجاد کرد.
چای امروز مهم ترین محصول زراعی است و لاهیجان منطقه اصلی آن است. تنباکو در فومنات و مرکز تالش و درختان میوه در دو حاشیهٔ ساحلی کشت میشوند و میوههایی چون گیلاس و آلو در شمال تالش و میوههای مرکبات در شرق گیلان تولید میشوند.
دامداری در همهٔ محلات جلگه مرکزی به دلیل فقدان مرتع خوب وضع پایینی دارد ولی برای ساکنان تالش و گالش کمربند کوهستانی منبع درآمدی اصلی است. روستانشینان تالش و مرکبات پروران شرق گیلان هم گوساله و گوسفند نگهداری میکنند.
در دیلمان، عمارلو و اشکورات مزارع وسیع دیمی گندم وجود دارد. منطقه رودبار و منجیل به دلیل اقلیم مدیترانهایش نظام کشاورزی بی همتایی در ایران دارد که منشا اصلی درآمد در آن زیتون و گندم و دامداری و شالیزارهای کنار سفیدرود در بخش رستم آباد است.
شیلات استروژن که منحصر به دریای خزر است دیگر فعالیتی است که توسط شرکتی در غازیان انزلی با کارمندانی اکثراً آذری تولید میشود و گیلان حدوداً نصف تولید خاویار (بین ۲۰۰ تا ۲۵۰ تن در سال) و استروژن (بین ۱۴۰۰ تا ۱۷۰۰ تن) ایران را در اختیار دارد. علاوه بر این فعالیت خاص، ۲۶ تعاونی صیادی بین ۴۰۰۰ تا ۶۰۰۰ تن ماهیهای حلال صید میکنند.
صنایع دستی
منطقه گیلان سنت صنایع دستی بزرگی نظیر استانهای داخلی ایران ندارد.
از جمله سنتهای محلی میتوان ابریشم، یا چادرشب قاسم آباد، قلابدوزی رشت، حصیربافی شامل سفره، سبد و کلاه، مصنوعات چوبی خم شده مثل پایه میز و جاسیگاری و... و سفالگری گمج (نوعی ظرف لعابی از جنس خاک رس) را نام برد. این دامنه محدود صنایع دستی به این دلیل است که گیلان بیشتر منطقه تولید کننده ماده خام (مثل ابریشم) بوده تا جایی که محصولات تمام شده تولید میکرده و ضمناً این منطقه به مدت طولانی روستایی مانده و کارگاهها و استادکاران حرفهای اهمیت ناچیزی داشتهاند.
از محصولات نساجی گیلان میتوان به لنگ، پارچه تافته و کجینی اشاره کرد. قلابدوزی رشت مورد تحسین زیادی قرار گرفتهاست.
در شمال تالش شال، و در جنوب استان جاجیم هم بافته میشود. نمدبافی در جنوب تالش و سیاه ورود و طارم و نیز در قاسم آباد رواج دارد. حصیربافی فعالیت مشخص دلتای سفیدرود و تالاب انزلی است.
گونههای مختلف گالی و نی روینده در ساحل دریا و نیز در منابع آب کشاورزی، به عنوان ماده اولیه حصیربافی مورد استفاده قرار میگیرند.
تا پایان دهه ۱۹۷۰ در مناطق مختلف گیلان پنج نوع اصلی سفالگری شناسایی شده است.
که عبارتند از: کاسه و تنور نانوایی در هشتپر، گمج، نمکار و چیره در جیرده، گمج و چیره خام در گیلده و خرطوم، ظروف آب و ماست در روستاهای غرب تالاب انزلی و نزدیک سیاهکل، جنوب رودسر.
تنها کارگاههای شهری سفالگری در خمیران زاهدان در رشت موجود بودهاست.
سفال همچنین برای پوشش سقف خانهها مورد استفاده قرار میگیرد.
گردشگری
گیلان به دلیل برخورداری از طبیعت غنی و میراث فرهنگی و تاریخی از قطبهای گردشگری ایران به شمار میرود که سالانه بیش از ۵ میلیون گردشگر را از سراسر کشور جذب خود میکند.
از جمله می توان به روستای ماسوله، دژ قلعه رودخان در شفت، شهر لاهیجان (پایتخت گردشگری جهان اسلام)، بازارهای انزلی و آستارا اشاره کرد.
منطقه گیلان دارای بارش فراوان است تا جایی که بارش سالانه شاید به ۱۲۰ سانتی متر هم برسد.
مواد ساختمانی، جز صخره سخت، سریعاً خراب میشوند، و ساختمانهای قدیمی تبدیل به تلی از آوار میشوند.
درختان و علفهای هرز بر این آوارها میرویند و ساختمانهای قدیمی را تبدیل به تپههایی پوشیده از گیاهان میکنند.
بسیاری از این تپهها که به گویش محلی به آنها کول، کوتی، دین و دوین می گویند حاشیه ساحل دریا را پر میکنند و هر یک پایگاهی میشوند که واجد ارزش برای کاوش و پژوهش باستان شناسانهاست.
به هر حال جز چراغ علی تپه در دهانه گوهر رود، که توسط عزت الله نگهبان کاویده شد و بیشتر به عنوان تپه مارلیک شناخته میشود، هیچ کدامشان تاکنون به طور علمی مورد کاوش و مطالعه قرار نگرفتهاند.
ساختمانهای دارای ارزش تاریخی هم وجود دارند که بیشترشان در طول تاریخشان مکرراً تعمیر و بازسازی شدهاند.
بعضی هایشان ضبط واضحی از تاریخشان دارند، ولی بیشترشان فاقد اسناد اولیه قابل اطمینان اند و باید به شواهد غیرمستقیم مانند تاریخهای حک شده بر درهای ورودی، سنگ قبرها، ضریحهها یا تابوتها برای بازسازی بخشی از گذشته یک عمارت داده شده اکتفا کرده به حدس زدن منشا آنها خطر کرد.
استانهای گیلان و مازندران در ایران دارای بیشترین تعداد بقعه و امامزادهاند که در اصل ائمه زیدى هستند.
مقبره سید جلال الدین اشرف فرزند امام هفتم شیعیان در آستانه اشرفیه زیارتگاه شیعیان است.
سوغاتی گیلان به دو دسته خوراکیها و صنایع دستی تقسیم میشود. محصولات کشاورزی و دامی، پرندگان، ماهیها، ترشیجات و مربا، صنایع دستی ابریشمی، چوبی و حصیری از جمله سوغاتیهای گیلان هستند.
سوغات گیلان خصوصاً مصنوعات روستایی شدیداً با آداب و سنن سازندگان ان پیوند دارد و تابع شرایط جغرافیایی محیط است.
مهمترین و بهترین سوغات گیلان عبارتند از: ماهی سفید، چای، کلوچه، بادام زمینی، زیتون، برنج و صنایع دستی.
در مناطق مختلف با توجه فرهنگ منطقه صنایع دستی خاصی رایج است. مثلاً سفالگری در املش و جیرده، شالبافی در تالش و نیز توسط گالشها.
چموش و چارق دوزی در ماسوله رایج است. همچنین نمد و بامبو بافی، فرش و گلیم و قلابدوزی در مناطق مختلف رایج است.
جهانگردان به مصنوعات چوبی زیبای گیلان علاقمندند.
سیاست
هم اکنون محمدعلی نجفی استاندار گیلان و زین العابدین قربانی، نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه رشت هستند. استان گیلان دارای ۲۲ حزب و تشکل سیاسی است.
گیلان دارای ۴ نماینده از ۸۶ نفر اعضای مجلس خبرگان رهبریو ۱۳ نماینده در ۱۰ حوزه انتخابیه مجلس شورای اسلامی ایران است که در کل ۲۹۰ نفر نماینده دارد. کنسولگری روسیه در رشت با ۳۰۰ سال قدمت در پل عراق، رشت واقع شدهاست و حوزه فعالیت آن در پنج استان گیلان، مازندران، گلستان، اردبیل و آذربایجان شرقی است.
بنا بر توصیف اصیلالدین زوزنی در سال ۶۵۲ هجری از گیلان تقسیمات جغرافیایی در گیلان عموماً بر پایهٔ واحد «ده» و«روستا» بنا شده بود و شهر به مفهوم واقعی در واژهشناسی گیلکان در این دوره جایگاه کمی داشت و حتی آن را بیشتر با واژهٔ «بازار» میشناختند که در فرهنگ گیلان بیشتر یک اتفاق موقتی بود که در هر هفته در برخی از سکونتگاهها عموماً یک یا دو بار در هفته اتفاق میافتاد.
شهر به مفهوم دائمی وجود نداشت بلکه با جمع شدن مردم به طور موقت در یک روز و تشکیل بازار یا «گوراب» که از همان انبوهه و گروه گرفته شده بود شکل میگرفت.
در اواخر دوره قاجار گیلان که یکی از ۱۲ ولایت ایران بود: به نوزده بخش تقسیم شده بود؛ بخشهای بزرگتر مانند موازی، که به تازگی از ادغام چهار بخش رشت، کهدم، کوچصفهان و خشکبیجار نشکیل شده بودند، شامل بلوکهای (زیربخشها) متعدد بود. در حدود ۱۹۵۰، گیلان یکی از بخشهای اصلی به اصطلاح استان یکم بود که زنجان و اراک، دو بخش عراق عجم سابق را هم در بر میگرفت و به پنج شهرستان طوالش، فومن، بندر پهلوی (انزلی)، رشت و لاهیجان تقسیم شده بود.
در ۱۹۶۳ از زنجان و اراک جدا شد و شهرستان کوچک آستارا در شمال بدان ملحق شد، و نتیجتاً اندازه و مرزهای کنونی را با مساحت ۱۴٬۷۰۹ کیلومتر مربع یافت. گیلان به ۱۰ شهرستان تقسیم میشد: طوالش، فومن، بندر پهلوی (انزلی)، رشت، صومعه سرا، رودبار، لنگرود، رودسر و لاهیجان.
استان گیلان از سال ۱۳۴۴ در تقسیمات کشوری ایران وارد شد.
بر اساس آخرین تقسیمات کشوری سال ۱۳۸۹، استان گیلان دارای ۱۶ شهرستان، ۴۳ بخش، ۵۱ شهر و ۱۰۹ دهستان است.
- ۹۲/۱۲/۱۶