تاریخ و جغرافیای ایران و جهان

معرفی تاریخ و جغرافیای ایران و جهان همراه با مستندات

تاریخ و جغرافیای ایران و جهان

معرفی تاریخ و جغرافیای ایران و جهان همراه با مستندات

آیت الله سید محمود طالقانی

يكشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۳، ۱۱:۴۴ ب.ظ
.

آیت الله سید محمود طالقانی

آیت الله سید محمود طالقانی

زندگی نامه

سید محمود علایی طالقانی در یک شب بسیار سرد زمستانی در دهکده‌ی گلیرد طالقان بدنیا آمد. ورق‌های تقویم، 15 اسفند ماه سال 1289 را نشان می‌دادند. گلیرد یکی از دهات طالقان است. ایشان اولین فرزند پسر خانواده بود. وقتی به سن پنج سالگی رسید او را به مکتب‌خانه گلیرد نزد ملا سید تقی اورازانی فرستادند. او در سال اول، خواندن قران را آموخت. در سال دوم، کتاب «موش و گربه» اثر عبید زاکانی را شروع کرد. سید محمود در سن هفت سالگی سواد خواندن و نوشتن را کامل آموخت. در همان سن پدرش تصمیم گرفت به تهران مهاجرت کنند و به خانه‌ای کوچک در محله‌ی قنات آباد تهران رفت. وقتی به سن ده سالگی رسید، بنا به درخواست پدر برای تکمیل علوم دینی به شهر مقدس قم رفت. پدر درباره‌ی سید محمود به آیت‌الله حاج شیخ حائری سفارش کرد. سید محمود در ابتدا به مدرسه رضویه رفت و سپس وارد مدرسه‌ی فیضیه شد. در سال 1310 پدر ایشان مریض شدند و دارفانی را وداع گفتند. در همان سال به نجف اشرف رفت و از اساتید معروف بهره برد و پس از شش سال از عالم بزرگ آیت‌الله اصفهانی اجازه‌ی اجتهاد گرفت و به ایران بازگشت. او به قم رفت و از آیت‌الله حائری اجازه اجتهاد و از آیت‌الله مرعشی اجازه‌ی حدیث گرفت.

فعالیت های سیاسی و فرهنگی

کارنامه زندگی آیت الله  طالقانی به تمامی مبارزه، زندان و تبعید است. گویی شخصیت وی با سکوت و سکون نا آشنا بوده است.  وی نخستین زندانی سیاسی ست که در زمان رضا شاه، به جرم دفاع از زن محجبه ای که مأموران رضا شاه به وی توهین کرده، قصد برداشتن چادر وی را داشتند، دستگیر و زندانی شد. آنان عدم جواز حمل عمامه از جانب وی را بهانه دستگیری او قرار داده بودند.

آیت الله طالقانی به جهت مخالفت با انقلاب سفید شاه، در بهمن 1341 دستگیر و زندانی شد. او در ایام محرم تظاهرات‏های سیاسی - مذهبی را هدایت و سخنرانی‏های پرشوری ایراد می‏کرد؛ به گونه‏ای که توسط رژیم دستگیر و زندانی شد. دستگیری وی عکس العمل بسیاری علما را به دنبال داشت از جمله امام خمینی در مورد دستگیری ایشان و برخی دیگر از اعضای نهضت آزادی در اطلاعیه‏ای نوشت: اینجانب و اشخاص با وجدان و با دیانت متأسفیم از مظلومیت این اشخاص که به جرم دفاع از اسلام و قانون اساسی، محکوم به حبس های طویل المدت شده و باید با حال پیری و نقاهت در زندان، برای اطفای‏شهوات دیگران به سر برند.

آیت الله طالقانی علاوه بر زندان، مجازات هایی همچون تبعید را نیز تحمل کرده بود. وی مدت شش ماه در زابل و یک سال در بافت تبعید بود.

فعالیت های طالقانی گسترده و متنوع است. وی از تمامی فرصت‏هایی که گمان می‏برد، به افزایش آگاهی جوانان و بهبود بینش و نگاه آنان نسبت به اسلام کمک می‏کند، بهره می‏برد.

در سال 1320 که رضا خان تبعید شد و فضای سیاسی آزادی خوبی یافت، طالقانی با همکاری یکی از فرهنگیان، کانون اسلام را بنیان نهاد که از جمله اعضای اصلی آن مهندس مهدی بازرگان، دکتر یدالله سحابی، حجت الاسلام عبدالحسین ابن الدین و علی اردلان بودند. در این کانون، مباحث دینی و علمی مطرح می‏شد. طالقانی تفسیر قرآن می‏گفت و بازرگان بحث علمی مطهرات در اسلام را مطرح می‏کرد. مجله دانش آموز نیز از سوی کانون منتشر می‏شد و افزون بر آن، کلاس های درس و انجمن های خیریه، برای کمک به فقرا در زمان جنگ نیز دایر شده بود.

طالقانی افزون بر جلسات کانون اسلام، در انجمن اسلامی دانشجویان نیز شرکت داشت. انگیزه اصلی وی از شرکت در این انجمن، برداشتن دیوار جدایی میان دانشجویان و طلاب علوم دینی بود. وی‏بیشترین ارتباط را با جوانان برقرار می‏کرد و بر این عقیده بود که باید قرآن را وارد زندگی و جامعه کرد. این انجمن، همچنین برای مقابله با تبلیغ زیاد توده ای ها و بهایی ها در میان دانشجویان تشکیل گردید و اهداف آن عبارت بود از: اصلاح جامعه بر طبق دستورات اسلام، کوشش در ایجاد دوستی و اتحاد بین افراد مسلمان، مخصوصاً جوانان روشنفکر، انتشار حقایق اسلام به وسیله ایجاد موءسسات تبلیغاتی‏و نشر مطبوعات و مبارزه با خرافات. این انجمن از وعاظ و اساتید و نویسندگان دعوت به همکاری می‏کرد و طالقانی از جمله این افراد بود.

مسجد هدایت. ابتدا مقبره‌ی خاندان هدایت بود. آقای طالقانی در سال 1327 رسماً امام جماعت مسجد هدایت شد. بعد از سال 1332، اعضای انجمن اسلامی مهندسان و نمازگزاران پول تهیه و مسجد را بازسازی کردند. از همان سال اول تفسیر قرآن آقای طالقانی در آن مسجد شروع شد: مسجد هدایت علاوه بر جلسه تفسیر و صحبت‌های آقای طالقانی، محل دیدار دانشجویان هم بود. آنها به مناسبت‌های مختلف در مسجد جمع می شدند و به صحبت‌های آقای طالقانی گوش می دادند. در سال 1338، آقای طالقانی به همراه عده ای از دوستان، به نمایندی از آیت‌الله بروجردی برای رساندن پیام به ایشان به شخی شلتوت، شخی دانشگاه الازهر و مفتی مصر به آن کشور رفت. هدف از آن سفر، نزدیکی بیش‌تر با علمای شیعه و اهل تسنن بود. چند سال بعد آقای طالقانی برای شرکت در کنفرانس دیگری به همراه عده‌ای دیگر به بیت‌المقدس مسافرت کرد. یکی از ک ارهای مهمی که آقای طالقانی در سال 1340 انجام داد حضور در هیأت مؤسس نهضت آزادی ایران بود. مهندس مهی بازرگان و دکتر سحابی عضو نهضت آزادی را تشکیل می‌‌دادند.

آقای طالقانی در مسجد هدایت به همراه آقای مطهری به تحلیل مسایل اجتماعی و افشاگری کارهای رژیم می‌پرداخت. اعلامیه‌های معروف آیت‌الله طالقانی معروف به دیکتاتور خون می ریزد در صدها نسخه انتشار یافت و بعدها برایش پرونده‌ای شد که او را به ده سال زندان محکوم کردند. آقای طالقانی پس از گذشت پنج سال از مدت محکومیت در روز نهم آبان سال 1346 از زندان قصر آزاد شدند. بعد از بسته شدن مسجد هدایت آقای طالقانی به مبارزات مخفی پرداخت و بار دیگر در سال 1349 شور و حال عجیبی به مسجد هدایت داد. سپس او را دستگیر کردند و او را با هواپیما به زاهدان تبعید کردند و به همراه مأموری به زابل رفت. در همان سال‌ها گروهی به نام سازمان مجاهدین خلق وارد مبارزات مسلحانه شدند. آقای طالقانی در روزهای آخر سال 1356، بدترین دوران زندان خود را گذراند. سپس در هشتم آبان‌ماه سال 1357 آزاد شد. یکی از مهمترین نظرات آقای طالقانی بعد از انقلاب طرح مسأله شوراها بود. اولین نماز جمعه تهران به امامت ایشان در 5 مرداد ماه در دانشگاه تهران برگزار شد و سپس ایشان به عنوان نماینده‌ی مردم در مجلس خبرگان انتخاب شد

رحلت

سرانجام طالقانی در بامداد نوزده شهریور 1358 دار فانی را وداع گفت. امام خمینی در پیامی که به مناسبت درگذشت وی فرستاد، چنین گفت: «... او برای اسلام به منزله حضرت ابوذر بود. زبان گویای او، چون شمشیر مالک اشتر برنده بود و کوبنده، مرگ او زودرس بود و عمر او با برکت....».


سید محمود علائی معروف به آیت‌الله طالقانی (
۱۳ اسفند ۱۲۸۹ - ۱۹ شهریور ۱۳۵۸) روحانی شیعه ایرانی، فعال سیاسی و اجتماعی، از فعالان نهضت ملی شدن نفت و نهضت مقاومت ملی، از بنیادگذاران جبهه ملی دوم و نهضت آزادی ایران، عضو مجلس خبرگان قانون اساسی و نخستین امام جمعه تهران پس از انقلاب ۵۷ بود.

زندگی

وی در ۱۳ اسفند ۱۲۸۹ خورشیدی (برابر با روز یکشنبه ۴ ربیع‌الاول ۱۳۲۹ قمری) در خانواده‌ای اهل علم و دارای روحیات انقلابی در روستای گلیرد طالقان دیده به جهان گشود. پدرش ابوالحسن علایی طالقانی نخستین استاد وی بود. در اسفند سال ۱۳۱۶ با بتول اعلایی فرد ازدواج کرد.[۳]

تحصیلات

تحصیلات ابتدایی را نزد پدر آغاز کرد و پس از آن در مدارس رضویه و فیضیه قم تا سال ۱۳۱۷ تحصیل را تا درجه اجتهاد ادامه داد. در سال ۱۳۱۷ پس از گذران تحصیلات در مدرسه فیضیه و رضویه قم از عبدالکریم حائری یزدی اجازه نامه اجتهاد دریافت و در سال ۱۳۱۸ برای تدریس در مدرسه سپهسالار راهی تهران شد.[۴]

فعالیت سیاسی

طالقانی یکی از مخالفان فعال حکومت پهلوی بود و در موقعیت‌ها و شرایط مختلف به مخالفت با روندهای جاری در حکومت دودمان پهلوی پرداخت و چندین بار در پی دستگیری روانه زندان شد.[۵] طالقانی از طرفداران دکتر مصدق و از اعضای جبهه ملی بود و در دوران پس از کودتای ۲۸ مرداد به فعالیت در نهضت مقاومت ملی پرداخت او در سال ۱۳۳۹ جزء هیات موسس جبهه ملی دوم بود و در کنگره ۱۳۴۱ جبهه ملی از سوی شرکت کنندگان در کنگره به عضویت در شورای مرکزی انتخاب شد . طالقانی سخنرانی افتتاحیه کنگره جبهه ملی ایران را انجام داد. او همچنین در سال ۱۳۴۰ به اتفاق مهندس بازرگان و دکتر سحابی نهضت آزادی ایران را بنا نهاد و تا پایان عمر عضو این مجموعه بود .

او در دوره‌های مختلف و شرایط گوناگون نظیر رویداد کشف حجاب و نهضت ملی شدن نفت ، نهضت مقاومت ملی ، کودتای ۲۸ مرداد، وقایع ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به مخالفت آشکار با رویکردهای جاری حکومت پهلوی پرداخت و همچنین بارها به دلایل مختلف نظیر پناه دادن سید مجتبی نواب صفوی که در آن زمان فراری محسوب می‌شد یا ارائه آموزش‌های مذهبی و مبارزاتی و انتشار اعلامیه‌های اعتراضی در سال ۱۳۵۰ به مدت حدود یک ماه در خانه خود تحت بازداشت خانگی قرار گرفت و پس از آن نیز به زابل و بافت تبعید و زندانی شد.[۶]

وی پس از پیروزی انقلاب ایران در بهمن ۱۳۵۷ سمت های مختلفی را بر عهده گرفت. نخست، پس از ترور مرتضی مطهری، ریاست شورای انقلاب اسلامی را عهده دار شد و پس از آن، با رای مردم تهران در ۱۲ مرداد ۱۳۵۸ به عنوان نماینده این شهر راهی مجلس خبرگان قانون اساسی شد و در مرداد همان سال از سوی روح الله خمینی به عنوان امام جمعه تهران منصوب شد و تا قبل از مرگ ۵ نماز جمعه را بر‌گزار کرد.[۷]

دیدگاه ها و عقاید

وی پس از انقلاب از مخالفان اعمال پوشش و حجاب اجباری برای زنان بود و استفاده از آن را اختیاری عنوان می‌کرد.[۸] وی در مصاحبه‌ای که در کیهان ۲۰ اسفند ۱۳۵۷ منتشر شد نظر خود را چنین شرح داد:

اجباری حتی برای زن‌های مسلمان هم نیست. چه اجباری؟ حضرت آیت‌الله خمینی نصیحتی کردند مانند پدری که به فرزندش نصیحت می‌کند راهنمایی اش می‌کند که شما این جور باشید به این سبک باشید.[۹]

وی همچنین در مصاحبه با روزنامه اطلاعات در مورخ 17 بهمن ۱۳۵۷ گفته است: خصوصیت انقلاب اسلامی اینست که ما رهبران مذهبی هیچ داعیه حکومت برای خودمان نداریم و نمی‌خواهیم حاکم باشیم. انقلابی است که از همه مردم شروع شده و برای همه است و هیچ حزب و جمعیت و فردی حق این را ندارد که در این انقلاب سهم بیشتری را برای خود قائل باشد و از این جهت حکومت را در انحصار خودش دربیاورد.

در جلد نخست کتاب «خاطرات» حسینعلی منتظری وی از جمله مخالفان گنجاندن اصل ولایت فقیه در قانون اساسی شمرده شده است.[۱۰]

روح‌الله خمینی در نامه‌ای که به مناسبت وفات محمود طالقانی منتشر کرد از او و پدرش چنین یاد می‌کند:[۱۱]

رحمت خداوند بر پدر بزرگوار او که در رأس پرهیزگاران بود و بر روان خودش که بازوی توانای اسلام.[۱۲]

مرگ

طالقانی در تاریخ ۱۹ شهریور ۱۳۵۸ در گذشت. درباره درگذشت ایشان ابتدا ولادیمیر کوزیچکین (مامور سازمان اطلاعات و جاسوسی شوروی سابق کا گ ب در ایران طی سال‌های ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۲) مرگ وی را مشکوک خواند و سالها بعد فرزند وی مجتبی طالقانی، طی مصاحبه‌ای با یکی از رسانه‌های خارج از کشور، مرگ پدرش را مشکوک اعلام کرد.[۱۳]

ولادیمیر کوزیچکین نقل می کند: «...ملاقات با سفیر شوروی هنگام صبح صورت گرفت. پس از خاتمه ملاقات، طالقانی مانند معمول سرخوش بود. ولی شب هنگام پس از صرف شام ناگهان حالش به هم خورد. نگهبانان شخصی‌اش به سوی تلفن هجوم بردند تا به دکتر خبر بدهند ولی خط قطع بود. کوشیدند به او آب بخورانند ولی جریان آب هم قطع شده بود. پیرمرد شانسی نداشت. مخالفانش همه چیز را تا آخرین جزئیات حساب کرده بودند[۱۴]

سالشمار زندگی

۱۲۸۹ (۱۳ اسفند): تولد در روستای گلیرد، طالقان                             

۱۲۹۴: ورود به مکتبخانه روستای گلیرد

۱۲۹۸: هجرت به تهران و سکونت در محلهٔ قنات آباد

۱۳۰۰: تحصیل در مدرسه رضویه و مدرسه فیضیه قم

۱۳۱۰: فوت پدر

۱۳۱۰: هجرت به نجف اشرف و ادامهٔ تحصیل نزد علمای بزرگ نجف

۱۳۱۶: کسب درجهٔ اجتهاد از آیت‌الله اصفهانی و عبدالکریم حائری یزدی در قم

۱۳۱۶: اقامت در تهران، آغاز تدریس در مدرسهٔ سپهسالار (شهیدمرتضی مطهری) و ازدواج در همین سال.

۱۳۱۸: آغاز مبارزه علیه حکومت طاغوت، دستگیری و حبس به مدت شش ماه.

۱۳۲۰: تشکیل کانون اسلام، انتشار مجلهٔ دانش‌آموز، همکاری با گروه‌های مبارز.

۱۳۲۷: آغاز فعالیت در مسجد هدایت (پایگاه مبارزان) و امام جماعت شدن در آن مسجد.

۱۳۳۰: فعالیت در نهضت ملی شدن نفت و همکاری و حمایت از گروه‌های مختلف مبارز مثل «جبههٔ ملی» ۱۳۳۴: پیوستن به نهضت مقاومت ملی

۱۳۳۸: مسافرت به مصر بهمراهی آیت‌الله حاج میرزا خلیل کمره‌ای به نمایندگی از طرف آیت‌الله بروجردی و رساندن پیام ایشان به شیخ شلتوت که شیخ دانشگاه الازهر و مفتی مصر بود، شرکت در کنگرهٔ اسلامی دارالتقریب قاهره.

۱۳۳۹: هیأت موسس و عضویت در شورای مرکزی جبهه ملی دوم

۱۳۴۰: سفر به بیت‌المقدس به منظور شرکت در برنامهٔ مؤتر الاسلامی، آشنا شدن با مشکلات و رنج‌های مردم آواره و ستمدیده فلسطین.

۱۳۴۰: تأسیس نهضت آزادی به همراه مهندس بازرگان و دکتر سحابی و … --- انتخاب توسط نمایندگان کنگره جبهه ملی جهت شورای مرکزی جبهه ملی ایران

۱۳۴۱: (۳ بهمن) بازداشت توسط مأموران شاه در منزل

۱۳۴۲: شرکت در قیام مردمی پانزدهم خرداد، انتشار اعلامیهٔ معروف و مهیج و افشا کنندهٔ «دیکتاتور خون می‌ریزددستگیری مجدد او. ۱۳۴۲ : محاکمه سران نهضت آزادی ( مهندس بازرگان - دکتر سحابی - آیت الله طالقانی ) و صدور رای محکومیت ۱۰ ساله به همراه تبعید

۱۳۴۶: (۹ آبان) آزادی از زندان

۱۳۵۰: تبعید به زابل و بافت به مدت یک سال و نیم به علت حمایت از مردم فلسطین.

۱۳۵۴: (اسفند) فتوای نجاست مجاهدین مارکسیست شده در زندان به همراه چند روحانی زندانی دیگر[۱۵]

۱۳۵۷: (۸ آبان) آزادی از زندان قصر

۱۳۵۷؛ سازماندهی و راه‌اندازی راهپیمایی میلیونی تاسوعا و عاشورا، عضویت در شورای انقلاب

۱۳۵۸: (فروردین) خروج موقت از تهران در پی بازداشت فرزندش مجتبی[۱۶]

۱۳۵۸: (۵ مرداد) منصوب شدن به عنوان اولین امام جمعه تهران از طرف خمینی و خواندن اولین نماز جمعه در. ن.jpegث.jpeg

آیت الله طالقانی؛ از اولین نماز جمعه در دانشگاه تهران تا ماجرای اختیاری بودن حجاب

خبرنامه دانشجویان ایران: 19شهریور سال 1358 مصادف با سالروز وفات آیت الله سید محمود طالقانی ابوذر زمان و اولین امام جمعه تهران است.

به گزارش خبرنگار«خبرنامه دانشجویان ایران»؛..."امروز طلیعه انجام این فریضه بزرگ الهی و این صف بزرگ جهاد و توحید نمازجمعه) است"... .این جملات آیت الله طالقانی آغازگر همایش هفتگی مسلمین پس از سالها تعطیلی آن بود.اگرچه امامت جمعه وی 6 هفته بیش تر به طول نیانجامید و او که به تعبیر امام زبان گویایی چون ابوذر داشت،دار فانی را وداع گفت.

http://www.iusnews.ir/userfiles/images/%D8%B7%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%A7%D9%86%DB%8C.jpgزندگی نامه

سید محمود علائی معروف به آیت‌الله طالقانی در ۱۳ اسفند ۱۲۸۹ خورشیدی(برابر با روز یکشنبه ۴ ربیع الاول ۱۳۲۹ قمری)در خانواده‌ای اهل علم و دارای روحیات انقلابی در روستای گلیرد طالقان دیده به جهان گشود. پدرش ابوالحسن علایی طالقانی نخستین استاد وی بود.

 این روحانی شیعه، سیاست‌ مدار از فعالان نهضت ملی شدن نفت و نهضت مقاومت ملی، از بنیان گذاران جبهه ملی دوم و نهضت آزادی ایران، عضو مجلس خبرگان قانون اساسی و نخستین امام جمعه تهران پس از انقلاب ۵۷ بود.

خلاصه ای از فعالیت های سیاسی

آیت الله طالقانی یکی از مخالفان فعال حکومت پهلوی بود و در موقعیت‌ها و شرایط مختلف به مخالفت با روندهای جاری در حکومت پهلوی پرداخت و چندین بار در پی دستگیری روانه زندان شد.

 

طالقانی از طرفداران دکتر مصدق و از اعضای جبهه ملی بود و در دوران پس از کودتای ۲۸ مرداد به فعالیت در نهضت مقاومت ملی پرداخت او در سال ۱۳۳۹ جزء هیات موسس جبهه ملی دوم بود و در کنگره ۱۳۴۱ جبهه ملی از سوی شرکت کنندگان در کنگره به عضویت در شورای مرکزی انتخاب شد. طالقانی سخنرانی افتتاحیه کنگره جبهه ملی ایران را انجام داد. او همچنین در سال ۱۳۴۰ به اتفاق مهندس بازرگان و دکتر سحابی نهضت آزادی ایران را بنا نهاد و تا پایان عمر عضو این مجموعه بود .

او در دوره‌های مختلف و شرایط گوناگون نظیر رویداد کشف حجاب و نهضت ملی شدن نفت، نهضت مقاومت ملی، کودتای ۲۸مرداد، وقایع ۱۵ خرداد ۱۳۴۲به مخالفت آشکار با رویکردهای جاری حکومت پهلوی پرداخت و همچنین بارها به دلایل مختلف نظیر پناه دادن سید مجتبی نواب صفوی که در آن زمان فراری محسوب می‌شد یا ارائه آموزش‌های مذهبی و مبارزاتی و انتشار اعلامیه‌های اعتراضی به تبعید و زندان محکوم شد.

 

http://s1.iusnews.ir/userfiles/images/350x277x2008.jpg.jetiweb.ic.J8I0QoRQhJ.jpg

آیت الله طالقانی در استقبال از شهید نواب صفوی در جریان بازگشت از سفر به مصر-فرودگاه مهرآباد، تهران

پس از شکل‌گیری نهضت امام خمینی، به پیروی از وی به مخالفت با رژیم ستمگر پهلوی پرداخت و در همان سال به زندان افتاد. پس از آزادی، مجددا در جریان 15 خرداد دستگیر و به ده سال زندان محکوم شد. این مجاهد کبیر در زندان نیز دست از مبارزه و ارشاد برنداشت. رفتار و گفتار مناسبش حتی روی مأموران زندان اثر مثبت داشت و در همین دوران زندان، با نوشتن تفسیر "پرتوی از قرآن"سعی در آشنا کردن افراد به عظمت و سازندگی قرآن کرد. وی در سال 46 به واسطه فشارهای داخلی و خارجی بر رژیم شاه،از زندان آزاد شد اما دست از مبارزه نکشید و در آستانه سال 1350 همزمان با برگزاری جشن‌های 2500 ساله شاهنشاهی بار دیگر دستگیر و به مدت سه سال در زابل و 18 ماه در بافت کرمان در بدترین شرایط به حالت تبعید به سر برد.در سال 1354 مجددا توسط ساواک گرفتار و به 10 سال زندان محکوم گردید.

وی پس از پیروزی انقلاب ایران در بهمن ۱۳۵۷سمت های مختلفی را بر عهده گرفت. نخست،پس از ترور استاد شهید، مرتضی مطهری، ریاست شورای انقلاب اسلامی را عهده دار شد و پس از آن، با دو میلیون رای مردم تهران در ۱۲ مرداد ۱۳۵۸ به عنوان نماینده این شهر راهی مجلس خبرگان قانون اساسی شد. طالقانی حضور در مجلس را با عصیانگری آغاز کرد و چندین بار از نشستن روی صندلی خودداری کرد وروی زمین نشست تا بگوید در اوج قدرت هم میشود عصیان کرد.در مرداد همان سال از سوی امام خمینی(ره)به عنوان اولین امام جمعه تهران منصوب شد و تا قبل از مرگ ۵ نماز جمعه را برگزار کرد.

 

گزارشی کوتاه از ائمه جماعات تهران

"امروز طلیعه انجام این فریضه بزرگ الهی و این صف بزرگ جهاد و توحید(نمازجمعه) است".این جملات آیت الله طالقانی آغازگر همایش هفتگی مسلمین پس ازhttp://s1.iusnews.ir/userfiles/images/350x253x20110726140033cgb-42932.jpg.jetiweb.ic.IMEOvqoS3j.jpg سالها تعطیلی آن بود. آغازی که با ابتکاری زیبا در مهد علمی ایران دانشگاه تهران و توسط یکی از روحانیون پر سابقه نهضت رقم خورد.

حضرت امام خمینی پس از ارتحال وی در حکم انتصاب امام جمعه جدید برای تهران چنین مرقوم فرمودند: "مرحوم مجاهد بزرگوار آقای طالقانی ،پس از عمری مجاهدت و پاسداری از اسلام ، به رحمت خداوند پیوست و ما را سوگوار کرد. تکلیف پاسداری از اسلام به عهده همه ماست؛ و من شما را ...برای دژ محکمی که آن فقید سعید پاسدار آن بود انتخاب و منصوب نمودم. نماز جمعه -که نمایشی از قدرت سیاسی و اجتماعی اسلام است - باید هر چه شکوهمندتر و پر محتواتر اقامه شود.ملت ما گمان نکنند که نماز جمعه یک نماز عادی است، امروز نماز جمعه با شکوهمندی که دارد، برای نهضت کوتاه عمر ما یک پشتوانه محکم و در پیشبرد انقلاب اسلامی ما عامل موثر و بزرگی است. ملت عظیم و عزیز با شرکت خود باید این سنگر اسلامی را هر چه عظیم‌تر و بلند پایه‌تر حفظ نمایند تا به برکت آن،توطئه‌های خائنان و دسیسه‌های مفسدان خنثی شود."

و از آن تاریخ تا به امروز نماز جمعه تهران هیچگاه تعطیل نشد. در 24 دیماه 1358حضرت آیت الله العظمی خامنه ای ،رهبر معظم انقلاب،ا ز سوی بنیانگذار کبیر انقلاب به عنوان امام جمعه تهران منصوب شدند و در 6 تیرماه 1360 با انفجار بمب در مقابل ایشان در مسجد اباذر تهران به شدت مجروح گردیدند.پ س از سوءقصد و ترور نافرجام ایشان توسط منافقین و در دوران نقاهت،نیاز به امام جمعه موقت در تهران بیشتر احساس گردید.

در کل، شهر تهران در طول برگزاری این مراسم سیاسی عبادی، به غیر از رهبر فرزانه انقلاب یازده امام جمعه دیگر نیز به خود دیده است: حضرات آیات طالقانی، خامنه ای، منتظری، موسوی اردبیلی، هاشمی رفسنجانی، امامی کاشانی، ربانی املشی، یزدی، مهدوی کنی، جنتی، طاهری خرم آبادی و خاتمی.(به ترتیب اقامه اولین نماز)در این میان شهید آیت الله ربانی املشی با اقامه 3 نماز کمترین و حجت الاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی با اقامه بیش از 400 نماز بیشترین تعداد برپایی نمازجمعه را به خود اختصاص داده اند.

نمازجمعه تهران برای اولین بار در دانشگاه تهران اقامه شد که این دانشگاه در طول این سال ها بیشترین تعداد نمازجمعه ها را به خود اختصاص داد، اگرچه 6 نمازجمعه در بهشت زهرا، 18 نمازجمعه در حرم مطهر حضرت امام خمینی(ره)،و یک نمازجمعه نیز در مصلی تهران برگزار گردید. مصلایی که در 23 آبان سال 67 حضرت امام خمینی در پاسخ به درخواست ائمه جمعه تهران برای ساخت آن در مکان فعلی چنین دستور فرمودند: "با حفظ جهات شرعی در مورد زمین مذکور با پیشنهاد حجت الاسلام ، آقایان: خامنه‌ای و هاشمی ، موافقت می‌شود.انشاء الله در کنار ساختن مصلای تهران، در ساختن بینش کفر ستیزی مسلمانان موفق باشید.ضمنا سادگی مصلی باید یادآور سادگی محل عبادت مسلمانان صدر اسلام باشد.و شدیدا از زرق و برق ساختمان‌های مساجد اسلام آمریکایی جلوگیری شود.خداوند تمامی دست اندر کاران برپاکننده مساجد الله را تایید فرماید."

حجاب از دیدگاه آیت الله طالقانی

http://s2.iusnews.ir/userfiles/images/350x247x42ldafq.jpg.jetiweb.ic.Dg3Q4qX8yf.jpgشخصیت مبارز آیت الله طالقانی همیشه مورد هجمه و تحریف از سوی کج اندیشان قرار داشته و دارد. به عنوان نمونه یک سخنرانی مرحوم طالقانی در اوایل انقلاب با موضوع حجاب و اجبار آن مورد این هجمه قرار دارد که بر اختیاری بودن حجاب تأکید دارد. اما جهت قضاوت منصفانه در رابطه با سخنرانی آیت الله طالقانی باید به ایام و فضای ایراد این سخنرانی توجه کرد.

ماجرا از این قرار بود که وقتی در شانزدهم اسفند 1357امام خمینی(ره)در جمع طلاب قم اعلام کردند: "نان اسلامی باید با حجاب اسلامی بیرون بیایند نه این‌که خودشان را بزک کنند. زن‌ها هنوز در ادارات با وضع پیشین کار می‌کنند. زن‌ها باید وضع خودشان را عوض کنند...به من گزارش داده‌اند که در وزارتخانه‌های ما زن‌ها لخت هستند و این خلاف شرع است.زن‌ها می‌توانند در کارهای اجتماعی شرکت کنند ولی با حجاب اسلامی."

این سخنان بهسرعت با تظاهرات اعتراضآمیز جمعی از زنان تهرانی در مناطق شمال، مرکز و غرب شهر مواجه شد، بهطوری که عکس این تظاهرات در کنار تیتر یک روزنامه‌های 17اسفند قرار گرفت."خواست امام این است که حجاب اسلامی در مملکت باید رعایت شود."شعار زنان معترض این بود که حجاب، پاکی نمی‌آورد و حجاب هر کس در نهاد اوست. سخنران مراسم نیز معتقد بود از آن‌جا که زنان و مردان هر دو برای پیروزی این انقلاب تلاش کردهاند ،پس هر دو باید آزاد باشند.این مخالفت‌ها در روزهای بعد نیز ادامه پیدا کرد. دختران در بعضی مدارس تهران تظاهرات کردند. کارکنان زن هواپیمایی ملی ایران به این فرمان معترض بودند. جمعی از زنان کارمند در تهران و برخی شهرهای بزرگ نیز به این اعتراضات پیوستند. البته این حرکت‌های معترضانه از سوی جمعی از موافقان فرمان امام نیز بی پاسخ نماند و درگیری‌های لفظی در برخی مواقع بین دو گروه شدت می‌گرفت و گاه تندروییهایی نیز از سوی نیروهای انقلابی گزارش می‌شد.شعار"یا روسری،یا توسری"در همین مقطع زمانی مطرح شده بود و در روزنامه‌ها نیز بازتاب داشت.

در چنی شرایطی دفتر امام خمینی(ره)اطلاعیه‌ای صادر کرد که با مزاحمین بانوان به شدت برخورد خواهد شد.

"در مورد حجاب،اجبار در کار نیست".در بیستم اسفند مصاحبه با آیتالله طالقانی درباره حجاب زنان، تیتر یک روزنامه‌ها شد:

«... حجاب ساخته من و فقیه و دیگران نیست؛ این نص صریح قرآن است. آن قدری که قرآن مجید بیان کرده،نه ما می توانیم از حدود آن خارج شویم و نه زنانی که معتقد به این کتاب بزرگ آسمانی هستند.

ایشان درباره حجاب زنان در ادارات گفت:"اسلام، قرآن و دین می خواهند شخصیت زن حفظ شود؛این حرکت انقلابی است.کی در این راهپیمایی ها،خانمhttp://s1.iusnews.ir/userfiles/images/350x307x0_911608001229_taknaz_ir.jpg.jetiweb.ic.qkdXSUoCyq.jpg ها،خواهران و دختران ما را مجبور کرد که با حجاب یا بی حجاب بیایند؟خودشان با احساس مسئولیت اسلامی که این لباس یکی از شعارهای اسلامی و ایرانی است،اصالت خودشان را نشان دادند...هو و جنجال راه نیندازند. همانطور که بارها گفتیم، همه حقوق حقه زنان در اسلام و در محیط جمهوری اسلامی محفوظ خواهد ماند و از آنها خواهش می‌کنیم که با لباس ساده با وقار، روسری هم روی سرشان بیندازد بهجایی برنمی‌خورد.اگر آنهایی هم که میخواهند مویشان خراب نشود،اگر روی مویشان روسری بیندازند،بهتر است و بیشتر محفوظ می‌ماند...چه جنگها،چه قتلها،چه فجایع که تا یک سال قبل دائما هر روز یک قسمت از اخبار روزنامه‌ها همین فجایع بود.منشاء اینها کی بود؟منشأ اینها از کجا بود؟غیر از همین تحریکات بیجا بود؟... خطری که حس می‌کنیم این است که زن‌ها دوباره به ابتذال برگردند. حجاب حکم ضروری دین است. منظور امام و علما این نیست که زن خانهنشین باشد. اجباری حتی برای زنهای مسلمان هم نیست.چه اجباری؟ حضرت آیتالله خمینی نصیحتی کردند مانند پدری که به فرزندش نصیحت میکند، راهنماییاش می‌کند که شما اینجور باشید به این سبک باشید..."

در واقع، آیت الله طالقانی با بیانی نرم و پدرانه از زنان لائیک خواست برای مصلحت خودشان هم که شده روسری بر سر کنند و این همه جار و جنجال راه نیندازند. پس از سخنان آیت الله طالقانی و نیز گسترش تحرکات زنان سکولار، دادستان وقت تهران اعلامیه ای در حمایت از زنان مزبور صادر کرد.

امام خمینی(ره)نیز روز 21 اسفند، موضعگیری آیتالله طالقانی در مورد حجاب را تأیید کردند و تظاهرات زنان معترض بعد از آن متوقف شد و اعلام کردند که به خواسته خود یعنی غیر اجباری بودن حجاب رسیدهاند.

از سخنان حضرت امام و آیتالله طالقانی و سایر موضعگیری‌های موافقان حجاب در آن مقطع زمانی چنین برمی‌آید که علماء و اکثریت مردم حاضر نیستند نحوه پوششی که پیش از پیروزی انقلاب رایج بود را بیش از این تحمل کنند، اما کاملا امیدوارند که توصیه به حجاب در آن شرایط ویژه انقلابی مؤثر باشد. در آن سال‌ها حجاب نه تنها با نگاه دینی که با نگاه انقلابی حتی برای مارکسیست‌ها نیز یک ارزش و نماد مبارزه با امپریالیسم محسوب می‌شد و همین موقعیت بود که زنان بیحجاب را در اقلیت عددی و فکری قرار می‌داد.بنابراین امید آن بود که بیبندوباری‌های گذشته تکرار نشود و این زنان نیز با رغبت،حجاب اسلامی را بپذیرند.

سخنرانی ایت الله طالقانی در 26اردیبهشت 58دانشنگاه تهران در مورد دکتر شریعتی

...در دوره ای که اسلام زنده باد گفتنش جرم بود. شروع کرد جوان ها را جذب کردن. دنبال تحقیق رفت، کتاب خواند، تفکر کرد. اندیشید، هجرت کرد و با مردم دنیا و مکتب های مختلف اشنا شد.بتدریج افاق ذهنش باز شد و انچه که باید بداند از یک اسلام متحرک انقلابی دریافت و به کشور خود باز گشت.

این تغییر و تحول روحی بود که در اکثر جوان های ماهست.ولی همه، دکتر شریعتی نیستند که با تحقیق از شک وتردید بیرون بیایند. من از زمان جوانی و دوره های دبیرستانی با مرحوم دکتر شریعتی از دور و نزدیک اشنایی کم و بیش داشتم .بارها که با هم بودیم گفت: اگر اشتباه می کنم شما بیان کنید، بحث کنیم من از اشتباه بیرون بیایم. این خصوصیتش بود این یکی از مزایای انسان است که دائما احتمال بدهد اشتباه می کند و در پی رفع اشتباهش باشد. مرحوم شریعتی این خصیصه را داشت دائما گوش می داد دائما فکر می کرد و انچه را احسن بود از هر مکتبی می گرفت و مطلب دریافت می کرد و بعد ان احسنش را جذب می کرد.این مکتبی است که ملتی را می تواند تغییر بدهد.همانطوری که گروه گروه جوانان ما از کاخ جوانان به حسینیه ارشاد کشاند. هر روز یک معرکه ای علیه شریعتی بود،مجالسی که ساواک گرداننده انها بود،حالا اشکارا یا نهانی.همین تغییر نفسی که در یک فرد متفکر،محقق ما و جوان ازاده ما پیش امد و مردمه را تغییر داد، زیر بنایی شد برای این انقلاب بزرگ ما همه سهم داشتند.یعنی قبل لز این انقلاب انهایی که صاحب فکر و اندیشه بودند زمینه فکری ساختند،اسلام را انطوری که اسلام پیامبر،علی، اباذرها،حسین ها بود به مردم نشان دادند و رهبری بزرگ و قاطع حضرت ایت الله خمینی با ان رهبری قاطع این انقلاب را به ثمر رساند.امروز هم بر شما جوان ها،بر شما فرزندان انقلاب اسلامی بر شما فرزندان که مسئول امروز کشور هستید اکنون و اینده بر دوش شماست.همان راهی که او رفت برای تبیین اسلام انقلابی و اجتماعی ادامه بدهید.

 

 

 

 

 

 

 

                                                

  • رضا آخرتی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی