کودکی
میرزا تقی فراهانی در سال ۱۱۸۶ در روستای هزاوه (از توابع اراک) متولد شد.[۵] پدر
وی کربلایی قربان نام داشت و آشپز قائم مقام
فراهانی بود.
مادر امیر نیز فاطمه نام داشت و عمری طولانی داشت و مرگ هر دو فرزندش محمد تقی و محمد حسن را دید. وی در خانه قائم مقام تربیت شد و در جوانی توانست سمت منشیگری
قائم مقام را به دستآورد.[۶]
ازدواج
و فرزندان
امیرکبیر دو بار ازدواج کرد. ازدواج
اول وی با «جانجان خانم» دختر حاج شهبازخان (عموی امیرکبیر) بود. به نوشته دکتر
پولاک، امیر در زمان صدارت خود از این زن جدا شده و «جان جان خانم» حدود سال ۱۲۴۸
در آذربایجان درگذشت. دومین همسر امیر، یگانه خواهر
تنی ناصرالدینشاه بود که «ملکزاده
خانم» نام
داشت و به عزتالدوله ملقب بود که در ۲۶ بهمن ۱۲۲۷ (۲۲ ربیعالاول ۱۲۶۵ ق) با وی ازدواج کرد.[۷] او
دختر محمد شاه و مهد علیا بود. او در شانزده سالگی به عقد
ازدواج امیر در آمد. امیر در این هنگام حدود چهل و سه ساله بوده است. این ازدواج
ظاهراً به خواست و اشاره ناصرالدین شاه صورت گرفته است. این معنا از نامهای که
امیر به پادشاه نوشته است بر میآید: از اول بر خود قبله عالم معلوم است که نمیخواستم در این شهر صاحب خانه و عیان شوم. بعد، به حکم همایون و
برای پیشرفت خدمت شما، این عمل را اقدام کردم.
امیر از نخستین همسر خود «جان جان
خانم» سه فرزند داشت. میرزا احمد خان زاده مشهور به «امیرزاده» و دو دختر که نام
یکی از آنها «سلطان خانم» ضبط گردیده است. از عزت الدوله نیز دو دختر داشت که یکی «تاج الملوک
خانم» و دیگری «همدم الملوک» خانم نام داشتند.[۸]
دولتمردی
و صدارت
خانه امیرکبیر در تبریز.
نخستین ماموریت سیاسی میرزا تقی خان این بود که پس از قتل گریبایدوف در ایران، از جانب دستگاه دولتی ایران
ماموریت یافت تا برای عذرخواهی به عنوان منشی همراه خسرو میرزا به نزد تزار روسیه برود. وی در این سفر در سال ۱۲۴۴ هجری قمری حدود ۲۲ سال داشت. ماموریت دوم وی یک
ماموریت تشریفاتی بود که در زمانی که وزیر نظام آذربایجان بود به همراه ناصر الدین
میرزای ولی عهد به ایروان رفت تا با تزار روس که به
این شهر آمده بود دیدار داشته باشد. نخستین ماموریت سیاسی مهم امیر ریاست هیات نمایندگی ایران در
کنفرانس ارزنه الروم در سال ۱۲۵۹ برای حل اختلافات مرزی با
دولت عثمانی بود. این ماموریت دو سال به طول
انجامید.[۹]
محمد شاه در شب شنبه چهارم سپتامبر
۱۸۴۸ میلادی فوت کرد. کاردار سفارت انگلیس با فرستادن پیکی این خبر را به ناصر
الدین میرزا در تبریز رساند. میرزا فضلالله نصیرالملک پیشکار ناصر الدین شاه در
مهیا نمودن مقدمات حرکت شاه به تهران درماند و میرزا تقی خان مامور به این کار شد.
میرزا تقی با استقراض سی هزار تومان
از یک تاجر تبریزی و تدارک نیروی نظامی کافی همراه شاه راهی تهران شد. شاه پس
از شش هفته به تهران رسید. میرزا تقی خان برای حفظ شأن شاه جوان از آمدن چند تن از
دوستان نزدیک شاه به تهران جلوگیری کرد و دلیل وی این بود که این افراد با ناصر
الدین میرزا از کودکی مانوس بودهاند و احترام مقام جدید وی را رعایت نخواهند کرد.
در این مدت مهد علیا در تهران مشغول هماهنگی با سفارت انگلیس برای به قدرت رساندن
افراد مورد نظرش بود و میرزا آقا خان نوری که به قم تبعید شده بود را به تهران
فراخواند. میرزا نصرالله صدر الممالک که خود را نامزد اصلی صدارت میدانست در منزل
حاجی میرزا
آقاسی منزل
کرده بود و مشغول دسیسه چینی علیه میرزا تقی خان بود. اما شاه که به تهران رسید
بلافاصله میرزا تقی خان را به مقام صدارت برگزید و لقب امیر کبیر را به وی اعطا
کرد.[۱۰]
شب شنبه ۲۲ ذیقعده ۱۲۶۴ ناصرالدین شاه
بر تخت نشست و امیر نظام را به صدارت اعظمی تعیین کرد. عین فرمان شاه چنین است:
ما تمام امور ایران را به دست شما سپردیم و شما را مسوول هر
خوب وبدی که اتفاق میافتد می دانیم. همین امروز شما را شخص اول ایران کردیم و به
عدالت و حسن رفتار شما با مردم کمال اعتماد و وثوق داریم. به جز شما به هیچ کس دیگر چنین اعتقادی نداریم و به همین جهت
این دستخط را نوشتیم.[۱۱]
نخستین آشوبی که از طرف مخالفین وی در
تهران بر پا شد شورش سربازان آذربایجانی پاسدار ارک در تهران تنها چهار ماه و نیم
پس از صدارت وی بود که به تحریک برخی از درباریان انجام شد. در این آشوب دو هزار و
پانصد سرباز آشوبگر خانه امیر را محاصره کرده و خواستار عزل وی
شدند. روز بعد بین محافظین خانه امیر و سربازان درگیری ایجاد شد که موجب کشته شدن
دو تن از محافظین شد. امیر به خانه میرزا آقاخان نوری رفت و فتنه با وساطت چند کس
از جمله میرزا
ابوالقاسم امام جمعه و عباسقلی خان جوانشیر فرونشست. در این آشوب مردم تهران به
حمایت از امیر برخاستند و دکانها را بسته و به مقابله با یاغیان پرداختند[۱۲]
امیر برای انتظام ارتباط با کشورهای
دیگر به ویژه اروپاییان اهمیت زیادی قایل بود. وی میرزا محمد علی شیرازی را به وزارت خارجه گماشت و از
سفرای خارجی خواست از این پس تمام مکاتباتشان مستقیماً با وزیر خارجه باشد و از
رجوع مستقیم به شاه یا صدر اعظم خودداری کنند. امیر در لندن و سنت پترزبورگ سفارتخانه دایمی ایجاد کرد. امیر برای
افزایش کیفیت ارتباطات خارجی هیاتی از مترجمین ایجاد کرد که میرزا ملکم خان یکی از معروفترین این افراد است.[۱۳]
اقدامات
و رخدادها
تأسیس
مدرسه دارالفنون
مدرسه دارالفنون در زمان صدارت امیرکبیر، در هفت شعبه
تأسیس شد و اولین مدرسهٔ جدید ایران بود. شاهزادگان قاجار
نخستین دانشجویان دارالفنون بودند. در دارالفنون اصول علمی