درباره شهر اصفهان
درباره شهر اصفهان
اصفهان یکی از شهرهای مبنایی برای کشور ایران در طول تاریخ بوده وهست. این شهر از معدود مراکز باستانشناسی ارزشمند جهانی وبسیاری از آثار باستانی آن در لیست آثار بشری به ثبت رسیده است. اگر از تاریخ این شهر سخن به میان آید سرگذشت آن تا اعماق اساطیر وافسانه ها ریشه دارد تاریخ این شهر از یک سو به سلیمان ونوح متصل واز سوی دیگر پایگاه نهضت کاوه آهنگر بر علیه ضحاک خونخوار معرفی می گردد.
|
|
اهمیت اصفهان به اندازه ای است که در اکثر دائره
المعارفهای بزرگ جهان مدخلی به آن اختصاص یافته و سفرنامه هایی از محاسن وشکوه
ظاهری و باطنی آن از پژوهندگانی چون تاورنیه ,شاردن و... به نگارش درآمده ومظاهر
تمدن آن همانند سبک معماری ,مکتب فلسفی ومنهج فقهی آن چشمگیر است.
در هر حال نام اصفهان در ابتدا انزان بوده وسپس به گابیان یا گی تبدیل شده است در
دوران عیلامیان شعبه ای از مادها به سوی اصفهان رهسپار شدند وبا توجه به این که
اصفهان تحت تسلط عیلامیان قرار داشت از پیشرفت آنها جلوگیری به عمل آمد.
در این دوران جاده تجارتی که خلیج فارس را به ناحیه اصفهان مربوط می ساخت به این
شهر اهمیت خاصی می بخشید. یاقوت حموی اصفهان را شهر سواران نامیده که مشتق از واژه
های اسپهان وسپاه است. احتمالا وجه تسمه این شهر به دلیل وجود پادگان نظامی در آن
بوده است .
اردشیر بابکان بنیانگذار سلسله ساسانی اصفهان را به تصرف خود درآورد این شهر که
محل فرمانروایی یکی از هفت خاندان بزرگ بود با ظهور اسلام در زمان خلیفه دوم به
تصرف مسلمانان درآمد وپس از این که اصفهان اسلام را پذیرفت برای مدتی جی نامیده شد
در قرن چهارم هجری مرداویج بنیانگذار سلسله زیاری اصفهان را ضمیمه تصرفات خود کرد
.
رکن الدوله دیلمی دو محله مسلمان نشین شهرستان
ویهودیه را به همدیگر ملحق نمود اصفهان در دوره آل بویه وسلجوقیان پایتخت بوده
وآثاری که از دوره دیالمه وجود دارد مبین این مطلب است که درزمان این سلسله نیز
اصفهان کاملا مورد توجه قرار گرفته بود دردوره سلاجقه به ویژه در مدتی که خواجه
نظام الملک وزیر دوتن از پادشاهان این دوره بود اصفهان بسیار ترقی کرد وبعد از
فروپاشی سلاجقه واستقرار حکومت اتابکان در نقاط مختلف کشوردستخوش حملات گردید که
قتل عامهای دوران مغول و تیمور وهمچنین جهانشاه قره قویونلو از این نمونه می باشد
وپس از قتل عام تیمور شهر در موقعیت بسیار آشفته ای قرار گرفت.
در سال 1000 هجری قمری بدستور شاه عباس اول پایتخت صفویان از قزوین به اصفهان
انتقال یافت دراین زمان جمعیت اصفهان به یک میلیون نفر رسید وبه شدت از نظر مراکز
تجاری وفرهنگی ترقی نمود.
خیابانهای وسیع ومیدانهای بزرگ مساجد و کاخهای سلطنتی بخشی از سیمای شهر اصفهان در
این دوران است. به طور کلی آثار مهم تاریخی در شهر اصفهان عبارتند از میدان امام
یا نقش جهان ,عالی قاپو,کاخ چهلستون ,منارجنبان ,مدرسه چهارباغ یا سلطانی ,مسجد
امام ,مسجد شیخ لطف الله ,کلیسا وگنجینه وانک ,سی وسه پل یا پل الله وردیخان ,پل
خواجو وبازار اصفهان.
از جمله نقاط دیدنی این شهر مسجد جامع ,سردرقیصریه ,کاخ هشت بهشت ,تالار اشرف ,بقعه بابا رکن الدین ,امامزاده اسماعیل ,هارون ولایت ,مناره چهل دختران ونقاط تفریحی بیشماری از جمله بوستان شهری ملت ,آیینه خانه ,باغ پرندگان وباغ گلهاست .
صنایع دستی
اصفهان را بدون اغراق میتوان شهر هنرهای دستی و سنتی ایران نامید.هنرهای سنتی و صنایع دستی اصفهان از دیرباز شهرت جهانی داشته و محصولات آن به کشورهای جهان بویژه کشورهای اروپایی صادر می شده است.
در اوایل قرن یازدهم هجری که اصفهان به عنوان پایتخت دولت صفوی انتخاب شد و این شهر مرکز مهم تجارت فرهنگ و صنعت کشور گردید زمینههای رشد و شکوفایی آن در تمامی ابعاد علمی و ذوقی و هنری فراهم آمد در این عصر بیشتر هنرهای ایران بویژه معماری و خوشنویسی به عالیترین مرتبه کمال خود دست یافت
از ویژگیهای مهم هنرهای این دوره عمومیت و در آمیختگی آن با حیات فرهنگی اجتماعی مردم است هنر دیگر در خدمت ذوق زیبایی شناسی فردی نیست بلکه همانند هر عامل اجتماعی دیگری در راستای هدفی متجانس و یکپارچه قرار گرفته که دارای وجوه درهم تنیده سیاسی دینی و اقتصادی است ویژگی سبکی هنرهای این دوره نه در بیان مفاهیم و اندیشههای جدید که در درخشش بیان و جستجوی شیوههای بیانی جدید است.
آثار هنری این دوره از سه جنبه دقت و ظرافت هنری دوام و سودمندی قابل توجه است و ادامه طبیعی اما خلاقانه و متبکرانه هنر دورههای پیشین و مرحلهای از رشد و کمال آنهاست که نیازهای فرهنگی اقتصادی زمان را مورد توجه قرار داده است. بطورخلاصه هنر این دوره هنری انتقالی است که سنتهای قدیمی را در راههای تازه بکار می گیرد و در منابع دیگر موضوعهای تازهای را جستجو میکند.
برخی محصولات هنری این دوره مانند فرشها منسوجات ابریشمی ظروف سفالین و کارهای فلزی جنبه کاربردی دارند و بیشترین به عنوان کالاهای تجارتی در بازارهای داخلی و بینالمللی دارای اهمیت اند و برخی دیگر مانند آثار معماری و خوشنویسی به منظور انتقال شکوه و جلال حکومت و یا تجلیل ایمان مذهبی و ارزشهای معنوی ساخته شدهاند اما در تمامی این اثار سنتهای اصیل تجلی یافته است که ریشه در قرون و اعصار گذشته ایران دارد حتی در سبک ساخت محصولات هنری تجاری نیز ضمن در نظر گرفتن سلیقه مصرف کننده خارجی سنتهای ایرانی دقیقا رعایت شده است.
هنرهای سنتی و صنایع دستی معاصر اصفهان در واقع ادامه هنرهای دوره صفوی است که توسط استادکاران هنرمند پدید میآید و مورد توجه و استقبال هنردوستان داخلی و خارجی قرار میگیرد و از اقلام مهم صادرات اصفهان و به شمار میرود از مهمترین این هنرها می توان از قالیبافی قلمزنی مینیاتور خاتمکاری کاشیسازی زریبافی قلمکارسازی میناکاری و ... نام برد.
جغرافیایی استان و شهر اصفهان
استان اصفهان با مساحت 106179 کیلومتر مربع، حدود 25/6 درصد از مساحت کل کشور را به خود اختصاص داده است. این استان بین 30 درجه و 42 دقیقه تا 34 درجه و 30 دقیقه عرض شمالی و 49 درجه و 36 دقیقه تا 55 درجه و 32 دقیقه طول شرقی در ایران مرکزی قرار دارد، در حالی که شهر اصفهان با طول جغرافیایی 51 درجه و 39 دقیقه و 40 ثانیه شرقی و عرض جغرافیایی 32 درجه و 38 دقیقه و 30 ثانیه شمالی بعد از تهران و مشهد سومین شهر بزرگ ایران است.
استان اصفهان با استانهای دهگانه همسایگی دارد، از شمال به استانهای مرکزی و سمنان، از جنوب به استانهای فارس و کهکیلویه و بویراحمد از مشرق با استانهای یزد و خراسان و از مغرب به استانهای خوزستان و چهارمحال و بختیاری و لرستان محدود میشود از نظر وسعت، استان اصفهان بعد از استانهای خراسان، کرمان، سیستان و بلوچستان و فارس حائز مقام پنجم است.
استان اصفهان از نقطهنظر تقسیمات کشوری پیوسته در حال تغییر و تحول بوده است به طوری که از سال 1316 که تاریخ قانونی شدن تقسیمات کشوری است، به عنوان استان دهم و از دو شهرستان اصفهان و یزد تشکیل شده بود. در طول این مدت، تغییرات متعددی در تقسیمبندیهای کشوری به وجود آمده است. چنانچه بر اساس آخرین تقسیمات کشوری استان اصفهان در سال 1375 به 18 شهرستان تقسیم شده که شامل 67 شهر و 38 بخش و 117 دهستان است. که تعداد بخشها، دهستانها و شهرهای موجود در هر یک از شهرستانهای استان در سالهای 1372-1375 را مشاهده میکنیم.
سال |
تعدادشهرستان |
تعدادبخش |
تعداد دهستان |
تعداد شهر |
تعداد آبادی داری سکنه |
مساحتبهکیلومترمربع |
1372 |
17 |
36 |
116 |
57 |
2349 |
1061795 |
1375 |
18 |
38 |
117 |
67 |
2349 |
1070036 |
جدول فوق بیانکننده این واقعیت است که واحدهای اداری این استان و حتی وسعت آن در حال تغییر است و یا پیوسته بر تعداد شهرهای استان اضافه میشود یعنی در خلال سالهای 1372 تا 1375، ده شهر به شهرهای استان اضافه شده است.
شهر تاریخی اصفهان مرکز استان اصفهان است و اکنون دارای مقام سوم از نظر جمعیت در سطح کشور میباشد. فاصله اصفهان تا تهران 425 کیلومتر است و در جنوب آن قرار دارد. ای شهر به دلیل موقع جغرافیایی بسیار مناسب که در قلب فلات ایران قرار دارد. پیوسته مورد توجه سلاطین و مدیران مملکتی بوده است.
اصفهان از سطح عمومی دریاها حدود 1580 متر ارتفاع دارد و در شرق سلسله جبال زاگرس واقع شده است. این شهر در چهارراه شمالی- جنوبی و شرقی- غربی کشور قرار دارد و در طی تاریخ محل رفت و آمد و برخورد اقوام و فرهنگهای مختلف بوده است. منطقه بزرگ اصفهان در قسمت شمالی و شرقی به کویر محدود میگردد و قسمت غربی و جنوبی آن به ارتفاعات زاگرس منتهی میشود. علت وجودی و پیرایش این شهر را باید مدیون آبهایی دانست که از کوههای زاگرس مرتفع به نام زردکوه بختیاری سرچشمه گرفته و زایندهرود را به وجود آورده و در نتیجه شهر زیبای اصفهان در دو طرف زایندهرود قرار گرفته است.
شهر اصفهان بر روی دشتی نسبتا" صاف با شیبی حدود 2 درصد و به طرف شمال شرقی بنا گردیده است توسعهی شهر در طی قرون متمادی به سمت جنوب غربی بوده، زیرا در این منطقه آب فراوانتر و آلودگی نیز کمتر است.
استرابون (معروف آلمانی میگوید: "نام اصفهان در ابتدا (انزان) بوده و سپس به (گابیان) تبدیل یافته و از دوره هخامنشیان به بعد به (گی) و بعدها به (جی) تبدیل شده است.
با مراجعه به منابع و دلائل موجود تاریخی چنین برمیآید که کلمه (آسپادان) به طلمیوس و (سپاهان) پهلوی و اصفهان عرب و اصفهان امروز یک لفظ قدیمی است و به احتمال قریب به یقین اساسا" کلمه پهلوی است و ریشه قدیمتر از پهلوی آن مکشوف نیست.
هنگام تصرف اصفهان به دست قوای مهاجم عرب این شهر (جی) نامیده میشده و یا جی یکی از روستاهای بسیار معروف و معتبر شهر بوده که در آبادی به پای شهر میرسیده است. یاقوت حموی اصفهان را شهر سواران نامیده و حمزه اصفهانی کلمه اصفهان یا اسپاهان را مشتق از سپاه میداند.
در کتاب (تقویم البلدان) از ابن حوقل نقل شده است که اصفهان در آخر کوهستان است از جهت جنوب و پرنعمتترین شهرها است. معدن سرمه دارد. از اصفهان بعد به کاشان و قم میرسند اصل آن (سپاهان) است به معنی لشگرها زیرا که سپاه عجم در وقت بیکاری آنجا جمع بودند.
تاریخچه تخت فولاد
گورستانهای شهر اصفهان در ادوار مختلف تاریخی
شهر اصفهان از ادوار گذشته مرکز بسیاری از حکومتها بوده است و به این واسطه حدود و قلمرو آن در ادوار مختلف متغیر بوده و بر حسب عادت و احتیاج دراین شهر قبرستانهای متعددی وجود داشته است. معمولاً هر محله از محلات شهر اصفهان در بیرون دروازه محله و خارج از فضای مسکونی خود گورستانی داشته و ساکنین محل مردگان خود را در آن گورستان دفن می کردند. گذشته از آن بسیاری از علما و روحانیون و متنفذین، مقبره خصوصی برای خود داشته اند و یا پس از مرگ در محل زندگی خویش به خاک سپرده می شدهاند. این گورستانها از گذشته تا حال به چندین دسته تقسیم میشوند:
الف – گورستانهایی که پیش از اسلام دایر بوده و اکنون اثری از آنها نیست: مانند گورستان تاریخی چملان یا چلمان.
ب – گورستانهای بعد از اسلام که از میان رفتهاند: مانند قبرستانهای آب بخشان، آسیاب چهارسنگ، باغ خلفا و…
ج- قبرستانهایی که عموماً از حالت قبرستان بودن خارج شده، لکن کم و بیش اثری از قبور در آنها ظاهر است و عموماً امامزادگان و مقابر خصوصی میباشند: مانند شاهزاده ابراهیم، امامزاده احمد، امامزاده اسماعیل، مقبره صاحب بن عباد، قبرستان طوقچی، گورستان با بارکن الدین یا تخت فولاد و …
در واقع گورستانهای اصفهان قبل از دوران صفویه محدود به گورستانهای محلی بوده اما از دوره صفویه و بعد از آن، گورستان تخت فولاد مهمترین قبرستان شهر اصفهان محسوب میشده و بیشتر متوفیان شهر اصفهان دراین گورستان مدفون می گردیدند.
وجه تسمه گورستان تخت فولاد
گورستان تخت فولاد در طول تاریخ به نامهای «لسان الارض»، «بابارکن الدین» و «تخت فولاد» شهرت داشته که برای هر کدام از این اسامی وجوهی ذکر شده است.(هر چند برخی از اقوال تاریخی، داستانهای عامیانه و اظهارات مورخین فراتر از یک باور نیست و نمیتواند مأخذ علمی و مبنای تاریخی داشته باشد لیکن اظهار آن در دوره های مختلف گویای قدمت تاریخی گورستان تخت فولاد است.)
الف – لسان الارض (زبان زمین)
1. هنگامی که خداوند به زمین و آسمان گفت: «به میل یا به کراهت بیایید» زمین اصفهان اجابت کرد و بدینسان بخشی از زمین اصفهان «لسان الارض» نام گرفت.
2. گویند حضرت امام حسن مجتبی (ع) هنگامی که در مسیر فتح گرگان و یا برای جهاد به طرف قزوین از اصفهان عبور میکرده و در این زمین نماز خواندهاند، این زمین با ایشان تکلم کرده است.
ب- مزار بابا رکن الدین:
بابارکن الدین عارف و صوفی عالیقدر سده هشتم هجری قمری است. پس از دفن وی در ساحل جنوبی زاینده رود که در مسیر جاده شیراز قرار داشت، آن قسمت از سرزمینهای مجاور آرامگاه بابارکن الدین به «مزار بابارکن الدین» شهرت یافت. ظاهراً از زمان دفن وی تا اواخر دوران صفویه به تخت فولاد«مزار بابارکن الدین» میگفتهاند. در پی این نام گذاری پل خواجو نیز نام «پل بابارکن الدین» معروف گشته و خیابان امروزین فیض که راه قدیم شیراز بوده نیز ظاهراً به این نام موسوم بوده است.
گورستان تخت فولاد در گذر تاریخ:
الف ـ تخت فولاد پیش از اسلام:
حافظ ابونعیم اصفهانی در کتاب خود به نام «ذکر اخبار اصفهان» به قدمت بخشی از تخت فولاد به عنوان «لسان الارض» اشاره می کند و معتقد است آن گاه که خداوند خطاب به آسمانها و زمین فرمود « به میل یا کراهت بیایید» زمین اصفهان به خداوند جواب گفت و از این روی زبان زمین یا «لسان الارض» نامیده شد. بنابراین قدمت و اهمیت لسان الارض در تخت فولاد با خلقت آسمان و زمین آغاز می شود. این مطلب نشانگر سابقه تاریخی این زمین مقدس بوده و حکایت از آن دارد که این مکان قبل از اسلام نیز مورد توجه و عنایت مردم شهر اصفهان بوده است.
در کتاب «نصف جهان فی تعریف الاصفهان» آمده است که در لسان الارض قبری موجود است که به قبر «یوشع نبی» شهرت دارد. در واقع وجود این قبر نیز در ناحیه لسان الارض قدمت این منطقه را به پیش از اسلام باز میگرداند.
ج- تخت فولاد:
1.گویند حضرت امام حسن (ع) در اصفهان برای بی اثر کردن جادوی یهود دراین ناحیه تختی از فولاد ساخته و در آن منزل کردند.
2.«پولاد» نام یکی از دلاوران و سرداران دیالمه بوده است که از سنگهای مفروشی در وسط خیابان میان پل خواجو و دروازه قبرستان، محلی تخت مانند برای خود ساخته و بر آن می نشسته و کشتی گیران و پهلوانان برابر او بر زمین مسطحی به کشتی میپرداختند و از این رو این محدوده به نام «تخت فولاد» معروف گشته است.
3.بابا فولاد حلوایی پسر استاد شجاع (متوفی 959 ه.ق) یکی از عرفا و صوفیه است که عدهای معتقدند تختگاه او در این زمین بوده است و به این جهت ابتدا به منطقه کوچکی که آرامگاه بابافولاد بود «تختگاه بابا فولاد» اطلاق می شد و از نیمه دوم قرن یازدهم هجری نام «تخت فولاد» به جای «مزار بابارکن الدین» شایع شد و رواج یافت.او ظاهراً از جوانمردان روزگار خویش بوده و عوام تخت فولاد وی را از اولیا میشناسند و از او کرامت ها حکایت می کنند. سنگ گور وی هم اکنون در صحن مرکز تلفن تخت فولاد موجود است.
گورستان تخت فولاد
گورستان تخت فولاد با مساحت تقریبی 75 هکتار در حاشیه جنوبی رودخانه زاینده رود اصفهان و در انتهای یکی از محورهای تاریخی شمالی – جنوبی شهر واقع شده است.
این گورستان تاریخی به دلیل وسعت، کثرت مشاهیر مدفون در آن و وجود ابنیه ارزشمند تاریخی یکی از مهمترین محوطههای تاریخی و فرهنگی ایران محسوب میشود.
- ۹۲/۱۲/۲۳